بھ افراد نزدیک بھ شما

بلی، خشونت و ظلم ناموسی یک نوع خشونت و ظلم است کھ بحیث یک مکانیزم برای حفظ یا اعاده
ناموس زیر پا شده بھ کار می رود. از ھمینرو باید ناموس و یا غیرت بگونۀ مختصر تشریح و
توضیح شود و اینکھ ناموس و یا غیرت چرا آنقدر مھم است کھ فرد برای حفظ آن حاضر بھ توسل بھ
خشونت و ظلم می شود.
Devin Rexvid نام من است و در مورد ظلم و خشونت ناموسی تحقیقات زیادی را انجام داده ام.
ناموس و یا غیرت برای مردم در اکثریت جوامع یک چیز مثبت است؛ اما این مثبت نظر بھ جامعھ و
دورۀ تاریخی متفاوت است. امروز در سویدن، ناموس یعنی صادق بودن، برای خود کار درست،
سوء استفاده نکردن از سیستم برای خود وغیره است. در شرایط دیگر چنین نیست. در بعضی از
جاھا و شرایط، ناموس و یا غیرت با توانایی برادران، پدران و مردان نزدیک در کنترل بدن، رفتار
و تمایلات جنسی زنان ارتباط دارد. و در چنین شرایط ناموس و یا غیرت والاترین ارزش است کھ از
زندگی و آزادی یک فرد مھمتر است. ناموس بھ یک مسألھ مرگ و زندگی تبدیل می شود. خواستنی
ترین چیز در جامعھ.
من شاید یک مرد راستگو و موفق باشم؛ اما اگر یک گروه از افراد را کھ بھ مفاھیم یکسانی از
ناموس و بی ناموسی، آبرو و بی شرمی اعتقاد دارند را متقاعد کرده نتوانم، درینصورت ناموس خود
را از دست می دھم. من از سایر لیاقت ھای خود مانند صداقت، قابل اعتماد بودن، مھمان نوازی و
موفقیت در تحصیل یا کاروبار و غیره کمک زیاد ندارم. اما مھمترین چیز این است کھ من بر اساس
توانایی خود در کنترل تمایلات جنسی زنان نزدیک یک مرد آبرومند و محترم شمرده می شوم.
بھ باور بعضی از محققین، فرھنگ ناموسی یک ایدیال خشونت آمیز است. برای حفظ یا اعاده
ناموس و آبرو توسل بھ خشونت، مشروع و مورد تایید اجتماعی است. این یک نوع ظلم و خشونت
است کھ برای حفظ یا بازگردان دن ناموس بھ کار می رود. این امر با استفاده از مکانیزم ھای مختلف
کنترل، انجام می شود. یک بار دیگر می گویم، اگر ظلم و خشونت ناموسی را ساده سازی کنیم، می
توانیم بگوییم کھ این بر دو ستون استوار است. یک بخش از خشونت و ظلم برخاستھ از آرمان بکارت
است کھ شامل زنان مجرد در ھر سن می شود. سپس با جدا سازی جنسیتی در خانھ، در اوقات خالی،
مکتب، پیش از مکتب یا کودکستان، محل کار و اماکن عمومی، بھتر است بگوئیم جدا سازی جنسیتی،
سعی می کنند این ایدیال یا آرمان بی گناھی را زنده نگھ دارند. ایدیال بکارت از طریق ازدواج ھای
زودھنگام، ازدواج ھای کودکان، ازدواج ھای اجباری، و ازدواج ھای بین خویشاوندان نزدیک نیز
حفظ می شود؛ اما ھمھ اینھا بھ نام حفظ دارایی فامیل و خویشاوندان در داخل گروه خودشان انجام می
شوند.
ما ختنۀ زنان را داریم کھ علاوه بر جداسازی جنسیتی برای رسم و رواج ھای ازدواج برای کاھش
میل جنسی دختران انجام می شود. و این کار باعث شود کھ یک دختر یا زن جنسیت خود را با درد
مرتبط بداند و آن را بھ چشم مایۀ شرم، ناپاکی، کثیفی و غیره ببیند.
بنابرین، ھمۀ این مکانیزم ھای کنترل حاوی عناصر ظلم و ستم در قالب محدودیت ھای استند کھ فرد
را از شناخت خود، رشد توانایی ھای جسمی، شناختی و اجتماعی باز می دارد و ھمچنان اعمال
خشونت آمیز، اعم از خشونت جنسی در ارتباط با ختنھ، معاینات بکارت، عملیات اجباری پردۀ
بکارت، قرار گرفتن در معرض سوء استفاده جنسی در رابطھ با ازدواج کودکان و ازدواج اجباری،
تا در شدیدترین حالت، قتل ناموسی در صورتی کھ یک زن از اقارب نزدیک پا از نورم ھای ناموسی
فراتر بگذارد و باعث شرم و بی آبرویی فامیل شود. از ھمینرو، حاضر می شوند کھ آن زن را بھ
شکل فزیکی از بین ببرند تا از مرگ اجتماعی جلوگیری کند، کھ مردان فامیل در چشم اطرافیانشان
نمیرند، و آنھا را بی ارزش و صفر تلقی نکنند.
خشونت ناموسی شکل ھای خشونت فزیکی، خشونت روانی، خشونت جنسی، خشونت نمادین یا
سمبولیک و ھمچنان خشونت مادی را داشتھ می تواند.
اگر خشونت فزیکی را مثال بیاآوریم. این می تواند در مورد معاینات اجباری بکارت، با مشت و لگد
زدن، یا سوء استفاده از اشیاء مرتبط با ناخالصی و ناپاکی مانند چپلک، برس، جارو، و بوت کش
باشد. حملات تیزابی برای تغییر شکل روی نیز ممکن است. این می تواند شامل تراشیدن اجباری
موھای زنان، ختنھ کردن زنان یا بریدن آلت تناسلی زنان و دختران و در موارد شدید، قتل ناموسی،
کھ شامل حذف فزیکی آن فرد است کھ باعث آبرو ریزی و بی ناموسی فامیل شده است، باشد.
خشونت روانی نیز انواع او اقسام مختلف داشتھ می تواند. مخفی کردن قربانی از انظار عمومی؛ مثلا اگر یک دختر کھ یک پسر را دیده باشد، دوست پسر داشتھ باشد، قبل از ازدواج رابطۀ جنسی داشتھ
است، او را مخفی و یا مرئی می کنند، کسی با آن دختر صحبت نمی کند، "ما ھیچ وقت دختری بھ
این نام نداشتیم" این دختر سر دسترخوان بنشیند؛ اما می تواند پشتش را بھ تلویزیون کرده بنشیند.
اجازۀ مشارکت در فعالیت ھای فامیلی را ندارد. از او بھ عنوان یک فرد خلافکار یا د می شود.
تھدیدھای غیرقانونی مختلف، از جملھ "تو را بھ وطن سابق والدین روان می کنیم" و "زندگی را
سرت جھنم می سازیم". بھ زبان ساده بگوئیم، قربانی را با انواع مجازات تھدید می کنند کھ فشار
روانی بسیار زیاد بالای قربانی وارد می کند. درین زمینھ، بدون شک خشونت روانی موارد بیشتر
وجود دارد.
در خشونت جنسی، قبلا بھ معاینات اجباری بکارت، ختنھ کردن زنان یا برید آلت تناسلی زنان،
جراحی ھای اجباری پردۀ بکارت اشاره کردم. اما زنا با محارم، تجاوز جنسی، آزار و اذیت جنسی و
سوء استفادۀ جنسی، ھمھ اینھا می توانند توسط مر دان بیگانھ کھ از قرار گرفتن قربانی در معرض
ظلم و خشونت ناموسی سوء استفاده می کنند، انجام شود. دوست پسر سابق شاید بگوئید "اگر بھ
رابطۀ جنسی با من ادامھ ندھی، من با خانواده ات، اقاربت تماس می گیرم و بھ آنھا می گویم کھ بھ
رضای خود با من رابطھ جنسی داشتی یا این عکس ھای عشقی را برای فامیل و اقاربت می فرستم.
"یک حالت باج گیری. و در فرھنگ ناموسی، وقتیکھ زنان و دختران مورد آزار جنسی قرار می
گیرند، بدون در نظر گرفتن اینکھ این زنا با محارم باشد یا تجاوز، معمولا توسط فامیل خود نیز
مجازات می شود. از ھمنیرو، تجاوز جنسی در زمینۀ فرھنگ ناموسی در بعضی از شرایط یک
شمشیر دولبھ است.
وقتیکھ بحث خشونت اقتصادی بھ میان م یآید، مثلا فرد قربانی نمی تواند بیرون برود و کار کند و از
لحاظ مالی بھ اقارب یا خویشاوندان مرد یعنی برادر، پدر و شوھر وابستھ می شود. این می تواند
کمبود ملکیت و دارایی ھا و منابع مالی فرد قربانی باشد؛ حتی اگر برای کار کردن بیرون از خانھ
نیز برود. باز ھم کارت بانکی در جیب پدر یا شوھر است. اما می تواند شامل از بین بردن اشیایی
باشد کھ برای قربانی دارای ارزش و معنادار است.
بنابرین، ھمۀ اینھا انواع اعمال خشونت آمیز استند کھ علیھ قربانیان انجام می شوند. این یک بخش از
ظلم و خشونت ناموسی است کھ از آن بھ عنوان خشونت ناموسی یاد می شود و سپس ظلم است کھ
برای خودش یک فصل است.
گفتھ می توانم، کھ این خود را در انواع و اقسام مختلف از محدودیت ھای روزمره نشان می دھد کھ
در نھایت باعث مرگ ذھنی فرد قربانی می شود. بطور مثال، وقتیکھ فرد قربانی لباس دلخواه خود را
پوشیده نمی تواند، وقتیکھ اجازۀ معاشرت با ھیچ دوست خود را ندارد، وقتیکھ بعد از مکتب وقت
فراغت یا تفریح را ندارد، وقتیکھ اجازۀ رقصیدن را ندارد، ورزش کردن را ندارد، وقتیکھ شما اجازۀ
داشتن رابطۀ جنسی را ندارد، برای توسعۀ توانایی ھای عاطفی اجازه روابط عاشقانھ و غیره را
ندارد؛ فرد قربانی می میرد، بحیث یک فرد پژمرده می شود. مطلب من از مرگ روانی در مقابل
مرگ جسمانی در نتیجۀ ظلم و خشونت مبتنی بر ناموس ھمین است.
اگر تحت ظلم و خشونت قرار می گیرید، از معلم، نرس مکتب، مشاور، پذیرش جوانان یا خدمات
اجتماعی کمک گرفتھ می توانید. در حالت ھای خطرناک کھ در معرض اعمال مجرمانھ مانند حملھ یا
تھدید غیرقانونی قرار دارید، با پولیس تماس گرفتھ می توانید.
علاوه بر ادارات و مقامات دولتی، چندین سازمان رضاکار نیز استند کھ شما را کمک و پشتیبانی
کمک کرده می توانند.